نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
این مقاله بر بررسی تجربی و آزمون نظریة «سیاست حضور» در مجلس شورای اسلامی ایران تأکید دارد. نظریة سیاست حضور بر این فرضیه استوار است که «زنان سیاستمدار بیش از مردان سیاستمدار علایق زنان را نمایندگی میکنند». به این منظور، برای مفهوم علایق زنان، در سطح نظری، سه نوع شاخص در نظر گرفته شد: به رسمیت شناختن زنان به عنوان یک گروه اجتماعی، پذیرش نابرابری قدرت میان زنان و مردان و سیاستگذاری برای توانمندسازی و افزایش حضور شهروندان زن در عرصههای مختلف. این مفهوم، در سطح تجربی، به مجموعه اقداماتی اشاره دارد که نشاندهندة رفتار و نگرش متفاوت نمایندگان زن در موضوعاتی مانند برابری جنسیتی و سیاست تأمین رفاه اجتماعی است. اطلاعات این مطالعه، از نظرسنجی از 68 نماینده مجلس در ادوار مختلف و 135 رأیدهنده پس از انتخابات دهمین دورة مجلس شورای اسلامی در یک بازة زمانی 6 ماهه به صورت پیمایشی و در مطالعة موردی ایران به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که علایق رأیدهندگان زن و مرد متفاوت بود، اما در سیاستگذاریهای مجلس به اولویتهای شهروندان زن بسیار کمتر از اولویتهای شهروندان مرد اهمیت داده میشد. به علاوه، نمایندگان زن بیش از نمایندگان مرد به اولویتهای زنان و برابری جنسیتی اهمیت میدهند. در نهایت، نتیجه اصلی این مطالعه تأیید نظریة سیاست حضور در مطالعة موردی ایران است.