نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
امروزه مشارکت سیاسی یکی از مهمترین مفاهیم توسعه سیاسی و مردمسالاری در یک جامعه است و به باور اندیشمندان سیاسی و اجتماعی در مقایسه با فعالیتهای دیگر اجتماعی، مهمترین و تأثیرگذارترین فعالیت به شمار میآید. از این روی برای توسعه، پیشرفت و تعالی جامعه، پروراندن و تربیت افرادی که بر اساس آگاهی، فکر و اندیشه برتر، مشارکت سیاسی بیشتری داشته باشند ضرورتی انکارناپذیر است. یکی از ابزارهای تحقق این مهم، توجه وافر و تقویت بنیادی علوم انسانی از یک سوی و بهکارگیری فعالان این عرصه (اعم از متخصصان، اساتید، دانشجویان) در زمینههای مختلف سیاسی و اجتماعی از سوی دیگر است. پژوهش حاضر که با هدف بررسی تفاوت دانشجویان رشتههای علوم انسانی با سایر رشته ها در زمینه مشارکت سیاسی آنجا م گرفته نشان میدهد که دانشجویان علوم انسانی نسبت به سایر دانشجویانِ گروههای تحصیلی از مشارکت سیاسی بیشتری برخوردارند.به منظور بررسی این امر، پژوهش حاضر بر مبنای این فرضیه که دانشجویان گروه علوم انسانی نسبت به سایر گروههای تحصیلی مشارکت سیاسی بیشتری دارند درصدد است تا با روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه رابطه فوق را مورد بررسی قرار دهد. در این راستا بر مبنای روش خوشهای چند مرحلهای و با توجه به جامعه آماری دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه تهران (و نمونه آماری: 264 نفر، بر اساس جدول مورگان) رشتههای مختلف دانشگاهی به چهار گروه (فنی و مهندسی، علوم پزشکی، علوم انسانی و ادبیات و هنر) تفکیک شده و پرسشنامه توزیع شده بین آنان با ابزار SPSS و در قالب مشخصههای آمار توصیفی (درصدفراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس، آزمون T و آزمون تعقیبی توکی) مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از دادهها نشان میدهند که مشارکت سیاسی دانشجویان علوم انسانی نسبت به سایر دانشجویان گروههای تحصیلی بیشتر است که این امر موید فرضیه تحقیق میباشد.
کلیدواژهها