دو چهره تجدیدنظرطلبی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه سیاست جهانی، دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.

چکیده


مقدمه و اهداف: این مقاله به مفهوم پردازی و تحلیل تجدیدنظرطلبی دو قدرت بزرگ جهانی -چین و ایالات متحده- در نظم بین‌الملل لیبرال می‌پردازد. برخلاف رویکردهای رایج که چین را به‌عنوان تنها بازیگر تجدیدنظرطلب معرفی می‌کنند و ایالات متحده را حافظ وضع موجود می‌دانند، این پژوهش نشان می‌دهد که ایالات متحده نیز به قدرتی تجدیدنظرطلب تبدیل شده‌است.
روش‌ها: این مقاله با بهره‌گیری از روش‌های پژوهش کیفی، شامل مطالعات موردی و تحلیل اسناد، رفتار تجدیدنظرطلبانۀ این دو کشور را در حوزه‌های مختلف مانند امنیت بین‌المللی، اقتصاد جهانی، محیط‌زیست، و حقوق بشر بررسی می‌کند. چین با تأکید بر همکاری در نهادهای موجود و ایجاد نهادهای جدید، به‌دنبال تغییرات تدریجی و چندلایه در نظم بین‌المللی است؛ در‌حالی‌که ایالات متحده با استفاده از قدرت نهادی و کارگزاری خود، به‌دنبال تغییرات رادیکال‌تری است. این پژوهش نتیجه می‌گیرد که درک تجدیدنظرطلبی دوگانۀ این دو قدرت، برای فهم بهتر مسیر آیندۀ سیاست بین‌الملل و پتانسیل درگیری یا همکاری میان آن‌ها ضروری است.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که چین به‌عنوان یک «تجدیدنظرطلب ادغام‌شده»، تلاش دارد تا ازطریق تعامل با نهادهای موجود و ایجاد نهادهای جدید، تغییرات تدریجی را در نظم بین‌الملل لیبرال ایجاد کند. در این راستا چین با تعمیق مشارکت در رژیم های بین المللی، بهبود دسترسی و افزایش قدرت کارگزاری، در فرایندی تدریجی و گزینشی ابعادی از رژیم های مذکور را تغییر داده است و همچنان این راهبرد را پی گیری می کند. در‌مقابل، ایالات متحده به‌عنوان «تجدیدنظرطلب میانجی»، می‌کوشد ازطریق بسیج شبکه‌های جایگزین و تغییرات نهادی گسترده، نظم بین‌الملل لیبرال را بازسازی کند. تحول در رژیم های امنیت بین المللی از مسیر ایجاد شبکه های جایگزین، به چالش کشیدن رژیم های مالی، پولی و تجاری از طریق توسعه نظام جدید تحریمی و فلج کردن سازمان تجارت جهانی و نیز کوشش برای بازتعریف رژیم حقوق بشر به عنوان یکی از ابعاد هنجاری کلیدی نظم بین الملل لیبرال نمونه هایی از کنش راهبردی ایالات متحده به عنوان تجدیدنظرطلب میانجی محسوب می شوند.
نتیجه‌گیری: تحلیل رفتار تجدیدنظرطلبانۀ چین و ایالات متحده در نظم بین‌الملل لیبرال، نشان می‌دهد که هر دو قدرت به‌عنوان تجدیدنظرطلبانی با رویکردهای متفاوت عمل می‌کنند. چین به‌عنوان تجدیدنظرطلب ادغام‌شده، به‌دنبال تغییرات تدریجی ازطریق تعاملات عمدتا گزینشی با نهادهای موجود است، درحالی‌که ایالات متحده به‌عنوان تجدیدنظرطلب میانجی، با تکیه بر دسترسی و قدرت کارگزاری بالا به‌دنبال تغییرات رادیکال‌تر در راستای بازطراحی ابعادی از نظم بین‌المللی است. در‌عین‌حال، هر دو قدرت چنان در این نظم قاعده‌محور تنیده‌اند که تجدیدنظرطلبی انقلابی را در راستای منافع خود نمی‌دانند. تجدیدنظرطلبی دوگانه نشان‌دهنده پیچیدگی‌های نوظهور در روند تحول نظم بین‌الملل لیبرال است. به دیگر سخن، برای درک بهتر روند دگرگونی در نظم بین‌الملل لیبرال گذر از کلیشه رایج قدرت‌های تجدیدنظرطلب دربرابر قدرت‌های حافظ وضع موجود ضروری است. جریان اصلی ادبیات تجدیدنظرطلبی در روابط بین‌الملل به‌صورتی افراطی برگفتار و رفتار چین به‌مثابۀ کلیدی‌ترین قدرت تجدیدنظرطلب متمرکز شده و از‌این‌رو، به‌نوعی تقلیل‌گرایی و ساده سازی افراطی واقعیات پیچیده تحول در نظم بین‌الملل لیبرال دچار شده است. تحلیل گفتار و رفتار ایالات متحده به‌عنوان تجدیدنظرطلب میانجی و تعاملات پیچیده آن با چین به‌مثابۀ تجدیدنظرطلب ادغام شده می‌تواندبه شناختی منسجم‌تر از نیروهای دگرگون کننده نظم بین‌الملل لیبرال کمک کند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Two Faces of Revisionism

نویسنده [English]

  • Mohsen Shariatinia
Faculty of Economics and Political Science,, Shahid Beheshti University,Tehran.Iran
چکیده [English]

Introduction and Objectives: This article conceptualizes and analyzes the revisionism of two major global powers—China and the United States—within the liberal international order. Contrary to conventional approaches that portray China as the sole revisionist actor and the United States as the defender of the status quo, this research demonstrates that the United States has also become a revisionist power.
Methods: Utilizing qualitative research methods, including case studies and document analysis, this article examines the revisionist behavior of these two countries across various domains, such as international security, the global economy, the environment, and human rights. China seeks gradual, multi-layered changes in the international order by emphasizing cooperation within existing institutions and the creation of new ones. In contrast, the United States aims for more radical changes by leveraging its institutional power and agency. This research concludes that understanding the dual revisionism of these two powers is essential for better comprehending the future trajectory of international politics and the potential for conflict or cooperation between them.
Findings: The study's findings indicate that China, as an "embedded revisionist," strives to create gradual changes in the liberal international order through engagement with existing institutions and the establishment of new ones. China deepens its participation in international regimes, enhances access, and increases agency power, gradually and selectively altering aspects of these regimes while continuing to pursue this strategy. Conversely, the United States, as a "bridging revisionist," seeks to reconstruct the liberal international order through mobilizing alternative networks and broad institutional changes. The transformation of international security regimes by creating alternative networks, challenging financial, monetary, and trade regimes by developing a new sanction system and paralyzing the World Trade Organization, and efforts to redefine the human rights regime as a key normative dimension of the liberal international order are examples of the United States' strategic actions as a bridging revisionist.
Conclusion: The analysis of the revisionist behavior of China and the United States within the liberal international order reveals that both powers operate as revisionists with differing approaches. China, as an embedded revisionist, seeks gradual changes through predominantly selective interactions with existing institutions, while the United States, as a bridging revisionist, seeks more radical changes by redesigning aspects of the international order, leveraging its high levels of access and agency power. However, both powers are so deeply intertwined in this rules-based order that revolutionary revisionism does not align with their interests. The dual revisionism underscores the emerging complexities in the transformation of the liberal international order. In other words, to better understand the transformation of the liberal international order, it is necessary to move beyond the conventional dichotomy of revisionist powers versus status quo powers. The mainstream literature on revisionism in international relations has excessively focused on China's discourse and behavior as the key revisionist power, leading to an oversimplification and reductionism of the complex realities of transformation within the liberal international order. Analyzing the discourse and behavior of the United States as a bridging revisionist, along with its complex interactions with China as an embedded revisionist, can contribute to a more coherent understanding of the forces reshaping the liberal international order.

کلیدواژه‌ها [English]

  • China
  • US
  • International Liberal Order