مقدمه و اهداف: با وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، مواجهه جامعه بینالمللی با ایران در وضعیت متفاوتی از گذشته قرار گرفت که میتوان آن را ناسازگاریِ نهادین تلقی کرد. در اینچهارچوب، جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک دولت حاکمیتدار، در معرض مداخلات و کنشگریهای غیرسازنده و ناسازگار جامعه بینالمللی قرار گرفت. این مسئله که از تحولات پیرامونِ تهاجم نظامی رژیم بعث عراق به ایران و نوع مواجهه بازیگران و نهادهای بینالمللی با این تهاجمِ آشکار آغاز شده بود، بهتدریج و با روندهایی مانند اعمال تحریمهای گسترده اقتصادی و انزوای سیاسی، تلاش جامعه بینالمللی برای حمایت از بازیگران رقیب ایران در منطقه غرب آسیا بهویژه در جنوب خلیج فارس و اِعمال رویکردهای دوگانه در قبال برنامه هستهای جمهوری اسلامی که درنهایت به حمله نظامی اسرائیل به ایران در ژوئن 2025 منتهی شد، گسترش یافت. در اینمیان، هدف نوشتار حاضر پاسخ به این پرسش است که خاستگاه نهادینِ ناسازگاریِ جامعه بینالمللی با جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر نظریه جامعه بینالمللی چیست.
روشها: در پژوهش پیشرو، نظریه جامعه بینالمللی بهعنوان چهارچوب نظری انتخاب شده تا بتوان از ظرفیتهای این رویکرد در مفهومپردازی جامعه بینالمللی و نهادهای آن و تأثیر این نهادها بر جمهوری اسلامی ایران استفاده کرد. برایناساس، پس از بررسی پیشینه پژوهش، مباحثی نظری درباره نظریه جامعه بینالمللی ارائه میشود و ذیل آن، برای ایضاح مفهومیِ جامعه بینالمللی، نهادهای جامعه بینالمللی و کارکرد این نهاد در این رویکرد، تلاشهایی صورت میگیرد. پس از این مرحله، با کاربست روش تبیین کارکردی، تلاش میگردد تا ناسازگاریِ نهادهای پنجگانه جامعه بینالمللی با جمهوری اسلامی ایران واکاوی و ارزیابی شود. تبیین کارکردی با تأکید بر منطق سودمندی، اجزاء را از منظر کارکردی که برای کل نظام دارند، تبیین میکند. سپس در مرحله بعد، مصادیق و نمونههایی از کارکردهای غیرسازنده و غیرنظمسازِ نهادهای جامعه بینالمللی در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک عضو جامعه بینالمللی مورد بررسی قرار میگیرد.
یافتهها: بهنظر میرسد کارکرد نهادهای پنجگانه جامعه بینالمللی، یعنی، موازنه قدرت، جنگ، حقوق بینالملل، دیپلماسی و مدیریت قدرتهای بزرگ، در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یکی از اعضای جامعه بینالمللی، غیرسازنده و برخلاف کارکردهای اصلی و نظمساز این نهادها بوده که در نظریه جامعه بینالمللی به آنها اشاره شده است. برایناساس، ایران در معرض طیف موضوعیِ گستردهای از کارکرد نهادهای جامعه بینالمللی جهانگستر قرار داشته که معطوف به شکلگیری ناسازگاری با جامعه بینالمللی بوده و عملاً هیچگونه نقشآفرینیِ نهادهای جامعه بینالمللی بر غرب آسیا قابل طرح نیست که ایران را در معرض اثرگذاری خود قرار نداده باشد، و بهبیان بهتر، ایران با آن موضوع درگیر نشده باشد. تجاوز نظامی عراق به ایران، حمله اسرائیل به خاک ایران و مواجهه دوگانه جامعه بینالمللی با موضوع هستهای ایران، بخشی از مصادیق کارکرد غیرسازنده و برهمزننده نظمِ نهادهای جامعه بینالمللی با جمهوری اسلامی ایران بوده است.
نتیجهگیری: تأثیرپذیری ایران از نهادهای جامعه بینالمللی جهانگستر طی سالها و دهههای پس از انقلاب اسلامی سال 1979 هم بهصورت مستقیم و هم بهصورت غیر مستقیم بوده است. بهعبارت دیگر، تجربه مواجهه ایران با نقشآفرینی نهادهای جامعه بینالمللی جهانگستر در غرب آسیا بهنحوی عمیق و مانا بوده که ایران به هر دو صورت مستقیم و غیرمستقیم در معرض نقشآفرینی این نهادها معطوف به ناسازگاری محیطی با جامعه بینالمللی قرار داشته است.
vafaei fard, F. (2025). The International Society's Incompatibility with the Islamic Republic of Iran. Political and International Approaches, 17(4), 24-44. doi: 10.48308/piaj.2025.240382.1706
MLA
vafaei fard, F. . "The International Society's Incompatibility with the Islamic Republic of Iran", Political and International Approaches, 17, 4, 2025, 24-44. doi: 10.48308/piaj.2025.240382.1706
HARVARD
vafaei fard, F. (2025). 'The International Society's Incompatibility with the Islamic Republic of Iran', Political and International Approaches, 17(4), pp. 24-44. doi: 10.48308/piaj.2025.240382.1706
CHICAGO
F. vafaei fard, "The International Society's Incompatibility with the Islamic Republic of Iran," Political and International Approaches, 17 4 (2025): 24-44, doi: 10.48308/piaj.2025.240382.1706
VANCOUVER
vafaei fard, F. The International Society's Incompatibility with the Islamic Republic of Iran. Political and International Approaches, 2025; 17(4): 24-44. doi: 10.48308/piaj.2025.240382.1706