نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
حوادث فوریه سال 2011 میلادی مصر، بخشی از پویشهای دموکراسی خواهانه در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا محسوب میگردد. اولین پیشبینیها از نتیجه احتمالی سقوط مبارک، حاکی از کاهش قدرت نظامیان و شکلگیری نظام دموکراتیک بود. اما حوادث پس از آن در قالب ادامه ناآرامیها و سقوط مرسی، فضای تردید را در مورد آینده این کشور دوچندان کرد. بازگشت تدریجی نظامیان به قدرت در قالب انتخاب رئیس جمهوری با سابقه نظامی، محدودشدن و صدور حکم زندان و اعدام برخی از سران مخالفان و انقلابیون به خصوص از جماعت اخوانالمسلمین از نشانههای ناکامی انقلاب 2011 است. مقاله حاضر با بهکارگیری روشی توصیفی و تبیینی و در قالب نظریههای دولت-ملتسازی، در پی یافتن پاسخ این سؤال است که در روند تثبیت رژیم دموکراتیک در مصر پس از مبارک، چه موانعی نقش داشتند؟ به نظر نگارندگان، این موانع ارتباط مستقیمی با پروسه دولت-ملتسازی در این کشور آفریقایی دارد. در مصرِ امروز، به دلیل وجود موانعی نظیر نبود اجماع در تبیین هویت ملی، خلل در انتقال باثبات قدرت و نیز گستره عمیق و وسیع فعالیت ارتش در مقابل نهادهای دموکراتیک، نه ملت و نه دولت با ویژگیهایی که در ایجاد پروسه دولت-ملتسازی موفق نقش داشته باشند وجود ندارد.
کلیدواژهها