حکمت متعالیه: سرشت عمل سیاسی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشیار گروه فلسفه سیاسی، پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، ایران

چکیده

چکیده تفصیلی

مقدمه و اهداف: حکمت متعالیه شاخه‌ای از فلسفه اسلامی است که فرازبان آن «اصالت وجود» است. منظور از فرازبان بودن این آموزه آن است که آموزه مذکور به منزله روح این دستگاه فلسفی در تمامی مسایل، مدعیات، نظریه‌ها و استدلال‌های آن حاکم و جاری است. هدف اصلی این مقاله آن است که سرشت «عمل سیاسی» را متناسب با فرازبان اصالت وجود تبیین کند. در تبیین وجودی نشان داده می‌شود که عمل سیاسی با «خودِ» کنش‌گر یکی می‌شود و همین اتحاد عمل سیاسی با «خود» است که به آن معنا می‌دهد.
روش: روش این مقاله تبیین وجودی است. تبیین وجودی نوعی از احتجاج فلسفی متناسب با فرازبان اصالت وجود است که بر اساس آن پدیده‌های انسانی با ارجاع به ویژگی‌های هستی‌شناختی‌ «خود» فردی یا جمعی تبیین می‌شوند. در این مقاله بر اساس این روش تبیینی تلاش شده است تا فرایند عمل سیاسی از آغاز قصد ایجاد به وسیله یک کنش‌گر یا اجماع جمعی کنش‌گران سیاسی تا تحقق نهایی آن در زندگی انسانی بر اساس نیازهای ذاتی کنش‌گران مزبور توضیح داده شود. هم‌چنین بر اساس این شیوه معنای عمل سیاسی بر اساس نیت فردی یا قصد جمعی کنش‌گر سیاسی بررسی می‌شود.
یافته‌ها: نخستین یافته این مقاله آن است که عمل سیاسی کنشی نهادی است. از این رو دارای سه ویژگی ثبات، تداوم و همگنی است. زیرا عمل سیاسی پس از نیت کنش‌گر یا اجماع جمعی کنش‌گران در «خود» فردی یا جمعی کنش‌گران رسوخ می‌یابد. دومین یافته در این نوشته آن است که از منظر فرازبان اصالت وجود هر عمل سیاسی «وجودِ وسعت یافته» عمل فردی تلقی می‌شود. منظور از «وجودِ وسعتِ یافته» در این‌جا آن است که عمل سیاسی با یک وجود واحد در عمل فردی همه کنش‌گران سیاسی تحقق می‌یابد و تعدد کنش‌گران سیاسی و ویژگی‌های فردی آنها مغایرتی با وحدت وجودی عمل‌ سیاسی ایجاد نمی‌کند. در نتیجه در یک هم‌کنشی سیاسی، هر یک از کنش‌گران سیاسی علاوه بر وجود فردی و خاص خود دارای یک هستی فرافردی و مشترک با دیگر کنش‌گران سیاسی می‌گردند. در واقع این هستی ِتوسعه یافته و مشترک است که موضوع کنش سیاسی است و آن را از کنش فردی جدا می‌کند. از دیگر یافته‌های این مقاله آن است که از منظر فرازبان اصالت وجود عمل سیاسی پدیده‌ای معنادار است. معنادار بودن یک عمل سیاسی به کشف معنای نهفته در آن و انتقال آن معنا به دیگران می‌باشد. از این رو عمل سیاسی از نظر وجودی مانند سخن گفتن است. زیرا همان‌طور که سخن گفتن معنای نهفته در ضمیر را از نظر هدف و غرضی که در آن است کشف می‌کند و آن را به ضمیر مخاطب منتقل می‌کند؛ بنابر این عمل سیاسی در تبیین وجودی به امری حقیقی و واقعی برمی‌گردد که همان کشف مکنونات درونی کنش‌گر یا کنش‌گران سیاسی است.
نتیجه‌گیری: عمل سیاسی به دلیل ثبات، تداوم و همگنی خود تبدیل به بخشی از هستی کنش‌گر می‌شود و جایگاه وجودی او را متحقق می‌سازد. عمل سیاسی به دلیل ارتباطش با «خود» کنش‌گر معنا می‌یابد و این معنا را از نیت فردی و اجماع جمعی بدست می‌آورد. از سوی دیگر هم‌کنشی سیاسی میان کنش‌گران موجب ایجاد هویت سیاسی می‌شود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Transcendental wisdom: the nature of political action

نویسنده [English]

  • Mohammad Pezeshgi
Associate professor Department of Political Philosophy, Research Center for Political Thought and Sciences, Islamic Sciences and Culture Academy, Qum, Iran
چکیده [English]

Extended Abstract
 
Introduction: hikmaht-e mutaāliyah (Transcendent Philosophy) is a branch of Islamic philosophy where the foundational concept is "the primacy of existence" (Asālat al-Wujūd). This concept serves as a meta-language for the entire philosophical framework, acting as the underlying principle governing all issues, claims, theories, and arguments within this system. The primary goal of this article is to explain the nature of "political action" in accordance with the meta-language of the primacy of existence. In this existential explanation, it is demonstrated that political action becomes one with the "self" of the actor, and it is this unity of political action with the "self" that gives it meaning.
 Methods:The method employed in this article is an existential explanation. Existential explanation is a type of philosophical reasoning consistent with the meta-language of the primacy of existence, wherein human phenomena are explained by referring to the ontological characteristics of the individual or collective "self." In this article, based on this explanatory method, the process of political action—from the initial intention of creation by an actor or the collective consensus of political actors to its ultimate realization in human life—is explained based on the inherent needs of these actors. Moreover, the meaning of political action is examined according to the individual intention or collective purpose of the political actor.
Results and discussion: The first result of this article is that political action is an institutional action. Therefore, it has three characteristics: stability, continuity and homogeneity. This is because political action, following the intention of the actor or the collective consensus of actors, permeates the individual or collective "self" of the actors.  The second result of this article is that from the perspective of the meta-language of the primacy of existence, every political action is considered an "expanded existence" of individual action. By "expanded existence," it is meant that political action, with a singular existence, manifests in the individual actions of all political actors. The plurality of actors and their individual characteristics do not conflict with the existential unity of political action. As a result, in a political interaction, each of the political actors, in addition to their individual existence, has a transpersonal and common existence with other political actors. It is this expanded and shared existence that is the subject of political action, distinguishing it from individual action. Another result of this article is that political action is a meaningful phenomenon from the point of view of the primacy of existence. The meaningfulness of political action lies in uncovering the hidden meaning within it and conveying that meaning to others. Thus, political action, from an existential perspective, is akin to speaking. Just as speaking reveals the hidden meaning in one's mind and communicates it to the mind of the listener, political action, in existential explanation, relates to something real and true, which is the uncovering of the inner intentions of the political actor(s).
Conclusions: Political action, due to its stability, continuity, and homogeneity, becomes part of the actor's existence and realizes their existential status. Political action derives its meaning from its connection to the "self" of the actor, obtaining this meaning from individual intentions and collective consensus. Furthermore, collective political interaction among actors leads to the formation of a political identity.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Keywords: Hikmaht-e mutaāliyah
  • Transcendent Philosophy
  • Meta-language of primacy of existence
  • Political action
  • Expanded existence
  • Existential explanation