تاریخ اندیشهی سیاسی همواره تحت تأثیر یک دیدگاه مسلم در مورد نسبت نظریه با عمل سیاسی بوده است. بر مبنای این دیدگاه، نظر بر عمل تقدم داشته و بدینسان هر کنش سیاسی در گام نخست نیاز به متابعت از یک نظریهی سیاسی دارد. با این حال، این پیشفرض کلاسیک فلسفی از سوی فیلسوفان متأخری همچون ویتگنشتاین و اُکشات به چالش کشیده شده است. در همین راستا، این پرسش اساسی قابل طرح است که «از نظر ویتگنشتاین و اُکشات، چه رابطهای میان نظر و عمل وجود دارد و پیامدهای سیاسی آن چه میتواند باشد؟» فرضیهی پژوهش از این قرار است که «ویتگنشتاین و اُکشات برخلاف روال رایج، قائل به برتری عمل بر نظر و واژگونی دیدگاه سنتی تقدم نظر بر عمل هستند و بهتبع آن سیاست از حوزهی انتزاع محض فاصله گرفته و به زندگی روزمره وتجربهی زیستهی انسان نزدیک میشود و بدینترتیب، درک ما از نظریهی سیاسی و نسبت آن با عمل سیاسی دچار تغییرات بنیادین میشود». روش پژوهش، مقایسهای و چارچوب نظری، نظریهی انسانشناسانهی ویتگنشتاین و اُکشات، یعنی انسان بوطیقایی است.
جمشیدی, محسن, & کاظمی, احسان. (1398). وارونگی رابطهی نظر و عمل و پیامدهای سیاسی آن؛ با تأکید بر دیدگاه ویتگنشتاین و مایکل اُکشات. رهیافتهای سیاسی و بین المللی, 11(2), 12-27.
MLA
محسن جمشیدی; احسان کاظمی. "وارونگی رابطهی نظر و عمل و پیامدهای سیاسی آن؛ با تأکید بر دیدگاه ویتگنشتاین و مایکل اُکشات". رهیافتهای سیاسی و بین المللی, 11, 2, 1398, 12-27.
HARVARD
جمشیدی, محسن, کاظمی, احسان. (1398). 'وارونگی رابطهی نظر و عمل و پیامدهای سیاسی آن؛ با تأکید بر دیدگاه ویتگنشتاین و مایکل اُکشات', رهیافتهای سیاسی و بین المللی, 11(2), pp. 12-27.
VANCOUVER
جمشیدی, محسن, کاظمی, احسان. وارونگی رابطهی نظر و عمل و پیامدهای سیاسی آن؛ با تأکید بر دیدگاه ویتگنشتاین و مایکل اُکشات. رهیافتهای سیاسی و بین المللی, 1398; 11(2): 12-27.