اجماع نوظهور نفتی درکشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس؛ تبیین گذار از رانت تخصیصی به رانت مولد

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار روابط بین‌الملل، گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.

2 دانش آموخته کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای، گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.

3 دانشجوی دکتری علوم سیاسی، گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران .

چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه و اهداف: توسعه اقتصادی شگفت‌آورکشورهای شورای همکاری خلیج فارس در دهه‌های اخیر موجب پیدایش هسته‌ای نوین از سرمایه‌داری در زیرسیستم خلیج‌فارس و منطقه خاورمیانه شده است. پادشاهی های خلیج‌فارس امروزه با استفاده بهینه از اقتصاد رانتیر و درآمدهای حاصل از منابع عظیم هیدروکربنی، اجماعی نوظهور از توسعه مبتنی بر استفاده اولیه از منابع هیدروکربنی را شکل داده‌ و به سمت توسعه اقتصادی متنوع حال حرکت‌اند. این تحولات تغییرهای شگرفی را در ادبیات دولت رانتیر ایجاد کرد؛ به‌گونه‌ای که نفت و دولت رانتیر که پیش‌ازاین به‌عنوان موانع توسعه پایدار شناخته می‌شدند به یکی از ارکان اصلی حرکت به سمت توسعه در این جوامع تبدیل‌شده‌اند؛ به بیانی دیگر، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در حال حرکت از رانت تخصیصی به سوی رانت مولد در مسیر توسعه هستند. هدف این مقاله تبیین دلایل موثر بر این تغییر است.
روش‌ها: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی-تبیینی مبتنی بر تحلیل مولفه های خرد و کلان و چهارچوب مفهومی دولت توسعه گرا ضمن استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی تلاش می‌کند تا با اشراف بر کم و کاستی های نظریه دولت توسعه‌گرا ناظر بر عدم توجه به متغیرهای بین المللی و اثرگذاری آنان بر فرایند توسعه داخلی اثرگذاری هر دو دسته از مولفه ها را بر این تغییر واکاوی کند.
یافته‌ها: یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهند که وقوع مجموعه‌ای از مؤلفه‌های سیاسی و اقتصادی نظیر تغییر در نسل رهبران، تولد دولت‌های توسعه‌گرا، متوازن‌سازی سیاست خارجی، بهره‌گیری از قدرت هوشمند و اتصال به اقتصاد جهانی، زمینه شکل گیری این الگوی نوین توسعه را فراهم کرده و به شکل‌گیری حرکت جدیدی در میان اعضای شورا از رانت تخصیصی به مولد منتج شده است.
نتیجه‌گیری: در واقعیت امر برای دهه‌ها، منابع هیدروکربنی خلیج‌فارس، دروازه ورود و حضور کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس در اقتصاد جهانی به‌عنوان تأمین‌کنندگان انرژی بوده است بااین‌حال وقوع تحولاتی نظیر بهار عربی و شورش‌هایی در جهان عرب که مشروعیت و بقا خاندان‌های سلطنتی خلیج‌فارس را به خطر انداختند از یک‌سو از سوی دیگر ناپایداری منابع نفتی، کشف نفت شیل و بی‌ثباتی در قیمت نفت، این کشورها را متوجه ضرورت و اهمیت ایجاد نظام اقتصادی متنوع کرد. در کنار این موضوعات، وقوع تحولاتی در دو سطح داخلی و خارجی، این کشورها را به سمت‌وسوی نوعی اجماع بر سر نحوه حکمرانی داخلی و سیاست خارجی سوق داد. نسل جدید رهبران با نگرش‌های عمدتاً اقتصادمحور به قدرت رسیدند و در جست‌وجوی مسیرهای متنوع‌سازی اقتصاد رانتیر کشورهای خود، دست به ابتکاراتی نظیر برنامه‌های چشم‌انداز توسعه در تمامی کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس زدند. این دولت‌های رانتیر نیز تحت‌تأثیر اندیشه‌های نوین رهبران خود عملاً با بهره‌گیری از عناصری چون اقتدارگرایی و با پیروی از مدل سرمایه‌داری اقتدارگرا، تبدیل به دولت‌هایی مولد و پرورش گر در عرصه اقتصادی شدند که امروزه مجری اصلی چشم‌اندازهای توسعه با ابزارهایی چون برندینگ دولتی و سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی هستند. هم‌زمان به پشتوانه اندیشه‌های نوین رهبران جدید مبنی بر اهمیت روابط اقتصادی مؤثر با جهان و پیگیری منافع و فرصت‌های سیاسی -اقتصادی به طور هم‌زمان با شرق و غرب، دست به متوازن‌سازی سیاست خارجی زدند و ضمن استفاده از مؤلفه‌های هوشمند قدرت، روابط را به شکلی دوسویه با شرکایی نظیر چین، هند در شرق و آمریکا و اروپا در غرب دنبال کرده‌اند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Emerging Oil Consensus in the GCC Area; Explaining the Transition from Distributive Rent to Productive Rent

نویسندگان [English]

  • fariborz arghavani 1
  • Ali Dehghan 2
  • Arash Moradi 3
1 Associate Professor of International Relations, Political Sciences Department, Faculty of Law and Political Sciences, Shiraz University, Shiraz, Iran.
2 M.A in Regional Studies, Political Sciences Department, Faculty of Law and Political Sciences, Shiraz University, Shiraz, Iran.
3 Ph.D. Student in Political Sciences, Political Sciences Department, Faculty of Law and Political Sciences, Shiraz University, Shiraz, Iran.
چکیده [English]

Extended Abstract
Introduction: The amazing economic development of the Persian Gulf Cooperation Council (GCC) countries in recent decades has led to the emergence of a new nucleus of capitalism in the Persian Gulf subsystem and the Middle East region. The kingdoms of the Persian Gulf have efficiently leveraged their rentier economies and the vast revenues from hydrocarbon resources to form a novel consensus on development, initially based on the utilization of hydrocarbon resources, and are now moving towards more diversified economic development. These developments created tremendous changes in the literature of the rentier state; In such a way that oil and the rentier state, previously considered obstacles to sustainable development, have become the main pillars of the movement towards development in these societies; In other words, the GCC countries are transitioning from allocative rent to productive rent in their path towards development. The purpose of this article is to explain the reasons for this change.
Methods: This study employs an analytical-explanatory approach based on the analysis of micro and macro components and the conceptual framework of the development-oriented state. Utilizing both library and internet sources, it seeks to critically examine the influence of both international and domestic factors on the shift in development strategies, while addressing the shortcomings of the development-oriented state theory, particularly its lack of attention to international variables and their impact on domestic development processes.
Findings: The findings of this research show that the occurrence of a series of political and economic factors such as a generational shift in leadership, the birth of development-oriented states, balancing foreign policy, using smart power and connecting to the global economy, have provided the basis for the formation of this new model of development. It has resulted in the formation of a new movement among the the GCC members, from the allocation rent to the productive one.
Conclusion: In reality, for decades, the hydrocarbon resources of the Persian Gulf have served as the gateway for GCC countries to enter and participate in the global economy as energy suppliers. The instability of oil resources, the discovery of shale oil and instability in oil prices made these countries realize the necessity and importance of creating a diversified economic system. Along with these issues, the occurrence of developments at both internal and external levels pushed these countries towards a kind of consensus on the way of internal governance and foreign policy. The new generation of leaders came to power with mainly economic-oriented attitudes, and in search of ways to diversify the rentier economy of their countries, they started initiatives such as development perspective programs in all countries of the GCC. Under the influence of the new ideas of their leaders, these rentier governments, by using elements such as authoritarianism and following the authoritarian capitalist model, became productive and nurturing governments in the economic field, which today are the main implementers of development prospects with tools such as government branding and economic investments. At the same time, based on the new ideas of the new leaders regarding the importance of effective economic relations with the world and the pursuit of political-economic interests and opportunities simultaneously with the East and the West, they started to balance the foreign policy and have engaged in reciprocal relationships with partners like China and India in the East, as well as the United States and Europe in the West, while employing smart power strategies.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Keywords: Smart power
  • Persian Gulf
  • Productive rent
  • Allocated rent
  • Oil