دانشگاه شهید بهشتی
رهیافتهای سیاسی و بین المللی
1735-739X
7
1
2015
06
22
ارتباطسنجی ورزش و سیاست با بهره گیری از نظریة آنتونی گرامشی
10
35
FA
محمدباقر
حشمت زاده
دانشگاه شهید بهشتی
heshma@sbu.ac.ir
سیدمحمدحسین
اکرمیان
دانشگاه شهید بهشتی
wswaki@gmail.com
جلوههای همبستگی ورزش و سیاست در طول تاریخ مدرن مشهود بوده است و بهخوبی میتوان به نشانههایی تاریخی از دخالت دولتها در عرصههای ورزشی اشاره کرد. جدایی سیاست از ورزش، امروزه بیمعنی است و این پدیده توانسته با شاخصهای متعددی، خود را بیش از پیش به سیاست متصل کند. در جهان معاصر، ورزش، دولت و سیاست بهنحو درهمتنیدهای با یکدیگر مرتبطاند و میتوان از ورزش بهعنوان یک عامل مهم اجتماعی نام برد. امروزه، نقش ورزش در علوم اجتماعی، سیاسی و روابط بینالملل، بهگونهای وسیع مورد توجه علمی قرار گرفته است. این مقاله، با رویکردی توصیفی-تبیینی درصدد شناخت اثرات اجتماعی-سیاسی ورزش است و شاخصهای آن را با استفاده از رویکرد هژمونی گرامشی بهعنوان نیرویی اجتماعی-سیاسی، مورد تحلیل قرار داده و نقش این پدیده را در ساخت هژمونی ملی و علیالخصوص در تحکیم همبستگی و استقرار دولت ملی نشان میدهد. برای تحلیل هژمونی ورزشی، نقش آن در ملت سازی، کنترل اجتماعی، ادغام اجتماعی و ساخت هژمونی در عرصههای بینالمللی مورد واکاوی قرار میگیرد. شیوة گردآوری اطلاعات در این پژوهش، استفاده از دادههای کتابخانهای و الکترونیکی و تحلیل این اطلاعات بر مبنای روش پژوهش و آرای آنتونیو گرامشی در باب جامعة مدنی و هژمونی است. هدف این پژوهش، بر مبنای جنبة نوآورانة موضوع ارتباطسنجی ورزش و سیاست، بر اساس آرای فرهنگی هژمونی است که میتواند خود بهعنوان یک چارچوب نظری در مطالعات بعدی مورد استفاده قرار گیرد.
ورزش,هژمونی سازی ورزش,جامعة مدنی گرامشی,هویت و انسجام ملی,ادغام و کنترل اجتماعی
https://piaj.sbu.ac.ir/article_99356.html
https://piaj.sbu.ac.ir/article_99356_59aa75a9bc1329885044a4e1b7f56860.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
رهیافتهای سیاسی و بین المللی
1735-739X
7
1
2015
06
22
شکل گیری جریانهای فکری رومانتیک در عرصة سیاسی ایران؛ دورة مشروطه تا دهة 1330
36
64
FA
محمدرضا
تاجیک
دانشگاه شهید بهشتی
m_tajik@sbu.ac.ir
حیدر
خسروی
دانشگاه شهیدبهشتی
h.khosravi07@yahoo.com
این پژوهش به بررسی «شکلگیری جریانهای فکری رومانتیک در سپهر سیاسی ایران، از دوران مشروطه تا دهة 1330» میپردازد. اهمیت یافتن رومانتیسم، بهعنوان یکی از عوامل تأثیرگذار، در تاریخ معاصر ایران بر تنازع خرد و شاعرانگی-ستایش شور و هیجان و احساس به جای عقل در مواجهه با امور- دامن زد. مشروطیت که قرار بود بزنگاه کاربست عقل و تدبیر خردمندانه در سیاست ایران شود، دست آخر از رومانتیسم سر در آورد که برخی از نمودهای آن را میتوان در رازورزی، باستانگرایی، بازگشت به خویشتن و انقلابیگری مشاهده کرد. رومانتیسم سویههای آرمانشهری سیاست ایران را برجسته ساخت و تفکر منطقی را دچار طردانگاری، حذف و انکار کرد. با شدت گرفتن این موج در ادامه، این روند حتی خطمشی نظام سیاسی قرار گرفت و بسیاری از اقدامات را بر پایة باستانگرایی و بازگشت به خویشتن قرار داد. سؤال اصلی این است که «چه جریانهای رومانتیکی در دوران مشروطه تا دهة 1330 ظهور کرده و چگونه نضج یافتند». فرض مرتبط با این سؤال نیز چنین است که «باب شدن رومانتیسم و به تبع آن رازورزی، باستانگرایی افراطی، انقلابیگری و توجه به احساسات و تمایلات آنی در سپهر سیاسی ایران، سه جریان عمدة رومانتیک را در دورة مذکور به وجود آورد: نژادگرایی، هویتاندیشی، سوسیالیسم عرفانی.»
رومانتیسم,خردگرایی,سیاست,مشروطیت,نژادگرایی,هویت اندیشی,سوسیالیسم عرفانی
https://piaj.sbu.ac.ir/article_99369.html
https://piaj.sbu.ac.ir/article_99369_c515ee2bbc2122d52403a6ad77062e97.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
رهیافتهای سیاسی و بین المللی
1735-739X
7
1
2015
06
22
نقد نظریة مارکسیستی استبداد شرقی در چشم انداز تاریخ ایران
65
90
FA
ضیا
خزایی
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد زاهدان
ziyakhazaii@yahoo.com
محمد
فرهادی
دانشگاه علوم آکادمی تاجیکستان
farhadi_m2222@yahoo.com
مقالة حاضر در پی آن است تا با محور قرار دادن نظریة فئودالیسم بهعنوان نظریة رقیب استبداد شرقی، تمرکز اصلی بحث خود را بر روی آن قرار داده و ضمن بررسی نظریههای موجود در این زمینه، فرضیة اصلی خود، یعنی «شکلگیری استبداد شرقی در ایران بر اثر حملة اقوام خارجی» را تحلیل نماید. تحلیل فرضیة شکلگیری استبداد شرقی در ایران بر اثر حملة اقوام خارجی، بر مبنای موارد زیر انجام میشود: نخست، وجود دورهای تاریخی به نام فئودالیسم در ایران-که در مقابل استبداد شرقی قرار دارد- این فرضیه را مورد تأیید قرار میدهد؛ چراکه در دورة ایران باستان شاهد این نظام هستیم و اوج آن در «سلسلة ساسانی» است. دوم، شکلگیری استبداد شرقی در ایران، امری جبری و ناشی از شرایط اقلیمی محسوب نمیشود، بلکه ورود اقوام مهاجم با فرهنگ متمایز از فرهنگ فئودالی، باعث حاکمیت تدریجی استبداد شرقی در ایران شد. در این پژوهش به برخی از این عناصر پرداخته میشود و لذا تاریخ این سرزمین با دیدگاه نوینی مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
اقوام خارجی,استبداد شرقی,ایران,مارکس,ساسانی
https://piaj.sbu.ac.ir/article_99376.html
https://piaj.sbu.ac.ir/article_99376_af6814814359e389cc6a9fa8475a0be1.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
رهیافتهای سیاسی و بین المللی
1735-739X
7
1
2015
06
22
اقتصاد سیاسی بین الملل و ظهور و کارکرد داعش در خاورمیانه
91
116
FA
حسین
پوراحمدی
دانشگاه شهید بهشتی
ho_pourahmad@yahoo.com
بهرام
عباسی
دانشگاه شهید بهشتی
bahram_abbasi@hotmail.com
«داعش[1]»، تشکیلاتی تروریستی در خاورمیانه، خصوصاً عراق و سوریه است. این تشکیلات از سال 2013، موفقیتهای زیادی را در عرصههای نظامی کسب کرد و هزاران نفر از نقاط مختلف جهان را به خدمت خود درآورد. ماهیت و سیر تحولات عصر جهانی شدن، از جمله تروریسم، از ابعاد اقتصادی، سیاسی و امنیتی برخوردار است؛ بهطوریکه تبیین این تحولات نیازمند فهم پیوندهای میان مؤلفههای اقتصادی، سیاسی و امنیتی و تأثیرات متقابل آنها در تمامی سطوح داخلی، منطقهای و بینالمللی است. این تبیین، با کاربرد رویکرد اقتصاد سیاسی بینالملل[2] امکانپذیر است. تلاش داریم به این سؤال پاسخ دهیم که «چگونه تأثیرات متقابل عوامل اقتصادی، سیاسی و امنیتی منطقهای و بینالمللی، ظهور گروه تروریستی داعش و روند تحولات آن را در منطقة خاورمیانه سبب شدهاند؟» در این مقاله، به تأثیرات ساختارهای سیاسی و نظامی-امنیتی خاورمیانه و توسعهنیافتگی سیاسی و اقتصادی منطقهای بر روند شکلگیری داعش میپردازیم. همچنین، به بررسی سیاستهای مالی حمایتی برخی از کشورها، بهویژه آمریکا و عربستان سعودی از این تشکیلات، خواهیم پرداخت. بهعلاوه، ابعاد نظامی و امنیتی خاورمیانه و ارتباط آن با شکلگیری و کارکرد داعش را در چارچوب رویکرد اقتصاد سیاسی بینالملل مورد بررسی قرار خواهیم داد.[1] Islamic State of Iraq and al-Sham (ISIS)[2]International Political Economy
داعش,اقتصاد سیاسی بین الملل,ساختارهای سیاسی,امنیتی و اقتصادی خاورمیانه,آمریکا,عربستان سعودی
https://piaj.sbu.ac.ir/article_99380.html
https://piaj.sbu.ac.ir/article_99380_ceb79674bb6ea70c643e2f996feb7cfa.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
رهیافتهای سیاسی و بین المللی
1735-739X
7
1
2015
06
22
دیپلماسی هسته ای ایران در دولت های خاتمی، احمدی نژاد و روحانی ( 2015 – 1997)
117
151
FA
ابراهیم
عباسی
0000-0002-1420-9556
دانشگاه شیراز
e.abbassi.ir@gmail.com
سیدجواد
صالحی
دانشگاه شیراز
salehisj@gmail.com
مظفر
حسنوند
دانشگاه شیراز
mozaffar.hasanvand@gmail.com
بیشک، موضوع هسته ای ایران یکی از مهمترین موضوعات تاریخ دیپلماسی بوده که اهمیت آن در دهة اخیر باعث شد تا دو عرصة سیاست داخلی و خارجی ایران تحت تأثیرش قرار بگیرند. شروع بحران هسته ای از بیانیة سعدآباد تا برجام، راهبردهای متعددی را برای نخبگان ایران بر جای گذاشت و مآلاً، باید این دوران را در یک سیر مرتبط با محیط های منطقه ای مورد ارزیابی قرار داد. در این پژوهش، به این سؤال اصلی پاسخ خواهیم داد «که دیپلماسی هسته ای ایران در بستر زمانی «2015- 1997»، چه راهبردها و الگوهای رفتاری را از منظر نظری جیمز روزنا (با تأکید بر متغیر محیط منطقهای) در دستور کار قرار داده است؟» در پاسخ به سؤال اصلی، این فرضیه مطرح می شود که «الگوی رفتاری دیپلماسی هسته ای ایران در دولتهای مختلف نسبتاً پایدار بوده، لیکن رفتار انطباقی، تحت تأثیر متغیرهای بیرونی شاهد پویش های متعددی بوده است. بدینسان، ارتباط مستقیمی بین الگوی رفتاری ایران و محیط منطقهای آن وجود دارد». روش پژوهش، تاریخی-تحلیلی و شیوة گردآوری دادهها نیز کتابخانه ای، استفاده از مجلات، مقالات معتبر و منابع اینترنتی است.
دیپلماسی هسته ای,برجام,خاتمی,روحانی,احمدی نژاد
https://piaj.sbu.ac.ir/article_99361.html
https://piaj.sbu.ac.ir/article_99361_5aab909e36f73974d66281f3ffbd5494.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
رهیافتهای سیاسی و بین المللی
1735-739X
7
1
2015
06
22
جایگاه «حق بر تأمین اجتماعی» در اسناد روابط بین الملل
152
171
FA
فاطمه
سررشته ایزدموسی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات
f.izadmoosa@gmail.com
کیهان
برزگر
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات
kbarzegar@hotmail.com
امروزه، «حق بر تأمین اجتماعی» با مسئولیت دولتها ارتباط مستقیمی دارد؛ به گونه ای که در اسناد بین المللی نیز مورد تأکید ویژه قرارگرفته است. این مسئله، در روابط بین الملل برعهدة دولتهاست وآنان مکلف شده اند تا این حق را برای تمامی شهروندان خود فراهم کنند. موضوع «حق بر تأمین اجتماعی» در نسل دوم حقوق بشر مورد توجه است. نویسندگان در این مقاله، سعی دارند تا مسئولیت دولتها را درقبال حق بر تأمین اجتماعی مورد بررسی و مداقة علمی قرار دهند. فرضیة اصلی مقاله این است که «حق برتأمین اجتماعی» در اسناد بین المللی به عنوان یک اصل حقوق بشر به شمار می آید و جزو نسل دوم حقوق بشر بوده است. برخلاف حق های نسل اول، یعنی آزادی های اساسی که برعدم مداخلة دولت تأکید دارند، در نسل دوم حقوق بشر، دولتها مسئولیت برقراری تأمین اجتماعی مناسب برای همة شهروندان خود را به دور از هرگونه تبعیض دارند و در قبال اسناد بین المللی متعهد شده و پاسخگو هستند. نویسندگان نتیجه می گیرند که دولتها به منظور جلوگیری از جنگ، خشونت، برقراری عدالت اجتماعی، کاهش تضاد طبقاتی، فقر و کرامت انسانی، حق بر تأمین اجتماعی را در اسناد بین المللی به عنوان حق بشری به رسمیت شناخته اند و مسئول برقراری تأمین اجتماعی مناسب برای همة شهروندان هستند.
حق بر تأمین اجتماعی,مسئولیت دولت,حقوق بشر,اسناد روابط بین الملل
https://piaj.sbu.ac.ir/article_99365.html
https://piaj.sbu.ac.ir/article_99365_c19c0f40cd41d20b9627a84f3ce39ae0.pdf