ORIGINAL_ARTICLE
چالش مشروعیت در اقتدار دولت ملی عراق
عراق با فروپاشی دولت بعثی در سال 2003، بیثباتی سیاسی شدیدی تجربه کرد و از آن زمان، مشروعیت اقتدار دولت ملی عراق مدام از سوی گروههای سیاسی داخلی به چالش کشیده میشود. از زمان این بیثباتی، نظریات متفاوت و متنوعی برای بررسی مشکل مشروعیت دولت ملی در عراق مطرح شدهاند. این نظریات، اگرچه متغیرهای امروزین مشروعیت را در عراق مبنا قرار میدهند، اما اساساً با نظریات کلان و اصلی سیاسی در پیوندند و تقریباً همان نظریات را بازتولید میکنند. در تحلیل و بررسی این مشکل، تقریباً دو گونه از نظریات در رقابتاند که در اینجا «نظریات تأسیسی» و «نظریات فرآیندی» نامیده میشوند. مقالة حاضر با در نظر گرفتن این پرسش مهم که چرا دولت عراق با وجود تأسیس یک دموکراسی فراگیر در سال 2004، سرانجام از سال 2014 به بیثباتی کشیده شده است، با بحث تازهای با عنوان «بازسازی مشروعیت اقتدار دولت ملی در عراق»، تلاش میکند تا نارسایی آن نظریات را از طریق واکاوی اثرات تاریخی همزیستی ملی و نیز متغیرهای متنوع و گاه متناقض کنونی در عراق، جبران کند.
https://piaj.sbu.ac.ir/article_99383_f72b4c3243cd3e1a1ffce320e3deb00a.pdf
2015-09-23
10
33
عراق
بیثباتی سیاسی
نظریات تأسیسی
نظریات فرآیندی
مشروعیت دولت
عبدالعلی
قوام
s_a_ghavam@hotmail.com
1
دانشگاه شهید بهشتی
AUTHOR
سیروس
فیضی
cfaizee@yahoo.com
2
گروه تاریخ دانشگاه تهران
AUTHOR
حامد
کاظمی
hkazemi1368@yahoo.com
3
دانشکدة علوم اقتصادی و سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
گفتمان سلفی معاصر در جهان عرب؛ زمینه های خیزش و منظومة معنایی
گفتمان سلفی با وجود آنکه با منازعة درونگفتمانی و برونگفتمانی درگیر است، اما از زمان وقوع جنبشهای انقلابی عربی تاکنون توانسته از حوزة گفتمانگونگی خارج شود. اینکه کدام زمینهها باعث خارج شدن گفتمان سلفی از حاشیه شده و منظومة معنایی و موانع فراروی تبدیل این گفتمان به گفتمان مسلط چیست، سؤال اصلی مقالة حاضر است. فرضیة این مقاله این است که کنشگران گفتمان سلفی، طی یک دهة اخیر، با استفاده از فرصتهای معناساز مهمی چون شکست پروژه انقلاب و وحدت عربی، شکست از اسرائیل، تقویت اقتدارگرایی و فاصله گرفتن از دموکراسی و حرکت به سمت نظام سرمایهداری لیبرال، حمایت برخی حکومتهای عربی و نیز انقلاب ارتباطات، از حاشیه به متن آمدهاند و با تکیه بر مبانی فقهی گفتمان سلفی، اعتبار و دسترسی این گفتمان را گسترش داده، نظام معنایی نسبتاً منسجمی ارائه کرده، بخش زیادی از جوامع عربی را سوژة خود ساخته یا برخی دیگر را دچار چندپارگی هویتی کرده و از سوژگی گفتمانهای سیاسی رقیب خارج کردهاند. سلفیه توانسته است با مفصلبندی دالهای «اجتهاد»، «اتباع»، «نص»، «سلف صالح»، «سنت نبوی»، «نجات مؤمنان» و «تکفیر»، پیرامون دال مرکزی «توحید»، گفتمانی منسجم و متمایز از سایر گفتمانهای موجود در عرصة جهان عرب ایجاد کرده و با بهرهگیری از زمینههای اجتماعی و سیاسی و حمایتهای حکومتهای عربی، سوژههای بیشتری را بهسوی خود جذب کند. اما این گفتمان، در درون با منازعات داخلی جدی روبهرو بوده و خردهگفتمانهایی متفاوت با تفاسیری متناقض از آن، سر برآوردهاند. ضعف برخی از تزهای سلفی و ناتوانی آن در همراهی با خیزش فکری و رقابت فرهنگی، بهویژه در دوران جهانیشدن و سرعت و انقلاب اطلاعاتی، چالشهای عمدة پیش روی سلفیه است. این گفتمان، به جای آنکه برای حل مشکلات زندگان تلاش کند، در حل مشکلات مردگان باقی مانده است. ابزار تحلیل در این پژوهش، منظومة مفاهیم تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه است.
https://piaj.sbu.ac.ir/article_99390_92c13098a38a7307cda87db5ca0efbdc.pdf
2015-09-23
34
67
گفتمان سلفی معاصر
زمینهها
منظومة معنایی
تحلیل گفتمان
مهدی
عوض پور
mehdi.evazpour@gmail.com
1
دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه یاسوج
AUTHOR
منصور
میراحمدی
m_mirahmadi@sbu.ac.ir
2
گروه علوم سیاسی، دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
AUTHOR
حمداله
اکوانی
hamdallah.akvani@gmail.com
3
گروه علوم سیاسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه یاسوج
LEAD_AUTHOR
علی
مختاری
amokhtari1392@yahoo.com
4
گروه علوم سیاسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
سنجش گرایش به عدالت و آزادی در جریانهای فکری ایرانی با استفاده از مدل Political Compass
گرایش فکری احزاب و جریانهای سیاسی مختلف، تعیینکنندة تصمیمات و اقدامات آنها در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. در ایران نیز با مشخص کردن جهتگیری سیاسی و گرایش فکری احزاب و جریانهای سیاسی، میتوان نوع تصمیمگیری و تصمیمسازی آنها را تجزیه و تحلیل کرد و مهمتر آنکه به ماهیت دولتها پی برد. این پژوهش، بهدنبال پاسخگویی به این سؤال است که جریان سیاسی اصلاحطلب در ایران، دارای چه گرایش فکری است. نتایج حاصل از این پژوهش که با روش پیمایشی به انجام رسیده و با استفاده از مدل Political Compass و نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است، نشان میدهد که گرایش فکری جامعة آماری این پژوهش در محدودة چپ دموکراتیک یا سوسیال دموکراسی قرار دارد. تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامهها نشان میدهد که این فعالان سیاسی دارای انسجام فکری قابلتوجهی هستند. همچنین، انجام آزمون t با دو متغییر مستقل، نشان میدهد که میانگین پاسخهای دو گروه خانمها و آقایان اصلاحطلب تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند. بنابراین، عامل جنسیت تأثیری در تفاوت گرایش فکری اعضای این جریان سیاسی ندارد. اما انجام این آزمون برای دو گروه روحانیون و غیرروحانیون اصلاحطلب، نشان میدهد که علیرغم انسجام کلی، میانگین پاسخهای این دو گروه تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. بنابراین، حوزوی بودن، در تفاوت گرایش فکری اعضای جریان سیاسی اصلاحات تأثیرگذار است.
https://piaj.sbu.ac.ir/article_99395_af69979862aff89baef6510b4d04e88a.pdf
2015-09-23
68
93
گرایش فکری
اصلاح طلبان
سوسیال دموکراسی
مدل Political Compass
جواد
اطاعت
detaat@yahoo.com
1
دانشگاه شهید بهشتی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
منطقه گرایی نهادمحور در آسیای جنوبی: کارایی سنجی سارک، سپتا و سفتا
بعد از جنگ دوم جهانی، موج منطقهگرایی و همگرایی منطقهای از اروپا شروع شد و بهمرور زمان، به سایر مناطق گسترش یافت. همگام با گسترش منطقهگرایی، نظریههای مختلفی مانند کارکردگرایی، نوکارکردگرایی، وابستگی متقابل و نهادگرایی در پی توضیح این پدیده برآمدند. یکی از مناطقی که تحت تأثیر روندهای منطقهگرایانه قرار گرفت، آسیای جنوبی بود. ازاینرو، کشورهای این منطقه برای تسهیل همکاری منطقهای اقدام به ایجاد نهادهای منطقهای کردند. هدف این مقاله، بررسی منطقهگرایی در آسیای جنوبی با تمرکز بر نقش نهادهای منطقهای است. بنابراین، پرسش اصلی این است که نهادهای منطقهای آسیای جنوبی چه نقشی در روند منطقهگرایی کشورهای عضو ایفا کردهاند؟ در پاسخ به این پرسش، باید میان کشورهای بزرگ آسیای جنوبی، یعنی هند و پاکستان و کشورهای ضعیف این منطقه، یعنی سریلانکا، نپال، بوتان، بنگلادش، مالدیو و افغانستان، تمایز قائل شد. در این چارچوب، فرضیهای که مطرح میشود این است که نقش سارک، سپتا و سفتا در منطقهگرایی آسیای جنوبی از منظر اعضای بزرگ، ناکارامد و از منظر اعضای کوچک، کارامد بوده است. برای آزمون فرضیه، از نظریة نهادگرایی نئولیبرال و روش تبیینی کارکردی استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که هرچند نهادهای منطقهای آسیای جنوبی توفیقی در روند منطقهگرایی میان کل اعضا نداشتهاند، اما کشورهای ضعیف منطقه از وضعیت موجود رضایت دارند و حضور همین نهادهای ضعیف را بر فقدان آنها ترجیح میدهند.
https://piaj.sbu.ac.ir/article_99403_0530f244fc98835e47cef77732c63db7.pdf
2015-09-23
94
123
نهادگرایی
آسیای جنوبی
منطقه گرایی
سارک
سپتا
سفتا
احمد
فاطمی نژاد
a.fatemi@um.ac.ir
1
گروه علوم سیاسی، دانشکدة علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه فردوسی، مشهد
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مواضع اتحادیة عربی در قبال بهار عربی؛ متعارض و دوگانه
این مقاله، با توجه به چالشهای سیاسی-امنیتی اتحادیة عربی در قبال بهار عربی (بیداری اسلامی)، به رفتار متفاوت و بعضاً متناقض این اتحادیه میپردازد. سؤال اصلی این است که چرا اتحادیة عرب نمیتواند در قبال تحولات بهار عربی، موضع مشخص و واحدی اتخاذ کند و چرا مواضع دوگانهای میگیرد که از یکسو، در قبال تحولات برخی از کشورها (سوریه و لیبی) تأییدی است و از سوی دیگر، در قبال تحولات برخی دیگر کشورها (بحرین و یمن) مخالفتجویانه؟بهعنوان فرضیه، به نظر میرسد چالشهای پیش روی اتحادیه، مانع از اتخاذ موضعی واحد در قبال تحولات بهار عربی میشود. این چالشها شامل این موارد هستند: منافع ملی و امنیتی متفاوت اعضا، تفاوت سطح و شرایط اقتصادی اعضا، ضعف تحقق عملی اصول حقوق بشر در کشورهای عضو و در نتیجه، عدم حساسیت کشورها به مسائل نقض حقوق بشر، کاهش قدرت قطبهای سنتی و تغییر موازنه به نفع عربستان سعودی و کشورهای نفتخیز خلیج فارس در اتحادیه. تکیة اصلی اسناد این پژوهش، بر اسناد اتحادیه و کتب و نوشتههای محققان عربی است.
https://piaj.sbu.ac.ir/article_99386_d5e2794a76e625d47d95f091411fa669.pdf
2015-09-23
124
155
اتحادیة عربی
بیداری اسلامی
بهار عربی
حقوق بشر
مجید
بزرگمهری
bozorg_majid@yahoo.com
1
گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، دانشگاه بین المللی امام خمینی
LEAD_AUTHOR
توحید
صحرایی
tohid.sahrayi.int@gmail.com
2
دانشگاه بین المللی امام خمینی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
درآمدی بر نسبت آرای سیاسی افلاطون با دولت مدرن
دولت مدرن در مقام تحقق عملی، سابقهای بیش از چهار قرن ندارد، اما ریشههای فکری آن را میتوان تا بیش از دو هزارسال پیش پی گرفت. یکی از بهترین موارد برای این ریشهیابی، نظریة سیاسی افلاطون در باب مدینة فاضله است. افلاطون فلسفه را نیز به عنوان مقدمهای بر اندیشة سیاسی خود پرورش میدهد و جامعهای را مبتنی بر دیدگاه فلسفی مبتکرانة خود ترسیم میکند. با ظهور اندیشههای لیبرال و سکولار در قرون جدید، انتقادات وسیعی به آرای سیاسی افلاطون مطرح شد، گویی جز با نفی آرای وی نمیتوان به دولت مدرن تحقق بخشید. در این مقاله، پس از شرح مختصری از ویژگیهای دولت مدرن، نقاط اشتراک و افتراق آرای افلاطون با ویژگیهای دولت مدرن و نقش افلاطون در شکلگیری دولت مدرن، مورد ارزیابی قرار میگیرد.
https://piaj.sbu.ac.ir/article_99389_b2dc2bb9b03de06197fbf6ef5807ba75.pdf
2015-09-23
156
185
افلاطون
دولت مدرن
نظریة اخلاقی دولت
جامعة باز
مسعود
غفاری
ghaffari@modares.ac.ir
1
گروه علوم سیاسی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
مهدی
امینیان
mahdiar2612@gmail.com
2
دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس
LEAD_AUTHOR