%0 Journal Article %T «منطقِ ‌جانشینی» در رویکرد ژاک دریدا و ژاک رانسیر به مبادی فلسفه‌ی سیاسی: «نوشتار و سیاست» %J رهیافت‌های سیاسی و بین ‌المللی %I دانشگاه شهید بهشتی %Z 1735-739X %A تاجیک, محمدرضا %A ایرانی فرد, محمود %D 2015 %\ 02/20/2015 %V 6 %N 2 %P 34-61 %! «منطقِ ‌جانشینی» در رویکرد ژاک دریدا و ژاک رانسیر به مبادی فلسفه‌ی سیاسی: «نوشتار و سیاست» %K افلاتون %K ارستو %K دریدا %K رانسیر %K روسو %K جانشینی %K نوشتار %K سیاست %R %X افلاتون در همپرسه‌ی فایدروس با تأکید بر گفتارِ لوگوس‌محور، نوشتار را درحاشیه قرارداده و آن را چونان جانشینی خطرناک برای گفتارِ زنده‌ که حامل معنا و حقیقت است، معرفی می‌کند. ژاک‌ دریدا با اشاره به «منطق جانشینی»، فرودستیِ نوشتار در سنت افلاتونی را توجیه‌ناپذیر دانسته و بواسطه‌ی منطقِ دیفرانس، معنا را امری به تعویق‌افتاده و همواره‌متفاوت می‌داند. منطقِ جانشینی که از ادبیات ژان ژاک روسو وام گرفته شده، در اندیشه‌ی ژاک رانسیر نیز هویدا شده‌است. «سیاست»، برخلاف بداهت طبیعی و ضرورتی که در فلسفه‌ی سیاسی باستان داشت، برای رانسیر موضوعی است «ممکن» و مترادف دموکراسی که بواسطه‌ی آشکارگیِ دموس (demos) قابلیت وجود می‌یابد. در این بازنگری، تحقق سیاست/دموکراسی منوط به گذر از پلیس (police )به مثابه دغدغه‌ی فلسفه‌ی سیاسی کهن است. در جستار حاضر این سؤال مطرح است که «کاربستِ منطق جانشینی در کار دریدا و رانسیر به چه نحو بوده و کدام نکات، مشترک یا متفاوت هستند؟». بعنوان نتیجه‌ی بحث می‌توان بیان‌نمود «جانشینی برای هر دو متفکر، بازنگرش در ابعادی مهم از فلسفه‌ی سیاسی را ممکن می‌سازد. درعین‌حال، درحالی­که نزد دریدا، ابتدا تشریح‌کننده‌ی فرودستیِ نوشتار است و سپس بواسطه‌ی عملکرد دیفرانس و بازی، بی‌معنا می‌نُماید، نزد رانسیر، به­ مثابه فضایی تهی، منش خلاقه داشته و شرطی تاریخی برای ساختِ سیاست/دموکراسی است.»  %U https://piaj.sbu.ac.ir/article_99282_eb98de58ae2d89c380a874416b1e9530.pdf