@article { author = {Avazpour, Mehdi and Mirahmadi, Mansour and Akvani, Hamdollah and Mokhtari, Ali}, title = {Contemporary Salafi Discourse in Arab World: The Emergence Context and Signification Constellation}, journal = {Political and International Approaches}, volume = {7}, number = {2}, pages = {34-67}, year = {2015}, publisher = {https://www.sbu.ac.ir/}, issn = {1735-739X}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {In spite of inter-discourse and intra-discourse conflict between Salafi discourse and other discourses, since the emergence of Arab revolutionary movements, it has managed to exit the discursive sphere. The main question of this article is: What backgrounds have caused the Salafi discourse to become a main current and what are the obstacles for its hegemony? By using important meaning-building opportunities such as the failure of Arab unity project, the defeat from Israel, the reinforcement of authoritarianism and the retreat of democracy, moving towards liberal capitalist system, the support of some Arab governments and communication revolution, the practitioners of Salafi discourse have managed to move from margin to the stage andexpanded the validity and accessibility of this discourse by relying on Fiqeh principles, providing a relatively coherent signification system, subjectifying a great part of Arab societies or diversifying some others in terms of identity, and absorbing the subjects of rival discourses. The analytical instrument in this research is Laclau and Mouffe's discourse analysis concepts.}, keywords = {Contemporary Salafi Discourse,Contexts,Signification Constellation,Discourse Analysis}, title_fa = {گفتمان سلفی معاصر در جهان عرب؛ زمینه های خیزش و منظومة معنایی}, abstract_fa = {گفتمان سلفی با وجود آن­که با منازعة درون­گفتمانی و برون­گفتمانی درگیر است، اما از زمان وقوع جنبش‌های انقلابی عربی تاکنون توانسته از حوزة گفتمان­گونگی خارج شود. این­که کدام زمینه­ها باعث خارج شدن گفتمان سلفی از حاشیه شده و منظومة معنایی و موانع فراروی تبدیل این گفتمان به گفتمان مسلط چیست، سؤال اصلی مقالة حاضر است. فرضیة این مقاله این است که کنش­گران گفتمان سلفی، طی یک دهة اخیر، با استفاده از فرصت‌های معناساز مهمی چون شکست پروژه انقلاب و وحدت عربی، شکست از اسرائیل، تقویت اقتدارگرایی و فاصله گرفتن از دموکراسی و حرکت به سمت نظام سرمایه‌داری لیبرال، حمایت برخی حکومت­های عربی و نیز انقلاب ارتباطات، از حاشیه به متن آمده‌اند و با تکیه بر مبانی فقهی گفتمان سلفی، اعتبار و دست­رسی این گفتمان را گسترش داده، نظام معنایی نسبتاً منسجمی ارائه کرده، بخش زیادی از جوامع عربی را سوژة خود ساخته یا برخی دیگر را دچار چندپارگی هویتی کرده و از سوژگی گفتمان‌های سیاسی رقیب خارج کرده‌اند. سلفیه توانسته است با مفصل‌بندی دال‌های «اجتهاد»، «اتباع»، «نص»، «سلف صالح»، «سنت نبوی»، «نجات مؤمنان» و «تکفیر»، پیرامون دال مرکزی «توحید»، گفتمانی منسجم و متمایز از سایر گفتمان‌های موجود در عرصة جهان عرب ایجاد کرده و با بهره‌گیری از زمینه‌های اجتماعی و سیاسی و حمایت‌های حکومت‌های عربی، سوژه‌های بیش­تری را به­سوی خود جذب کند. اما این گفتمان، در درون با منازعات داخلی جدی روبه‌رو بوده و ‌خرده‌گفتمان‌هایی متفاوت با تفاسیری متناقض از آن، سر برآورده‌اند. ضعف برخی از تزهای سلفی و ناتوانی آن در همراهی با خیزش فکری و رقابت فرهنگی، به­ویژه در دوران جهانی‌شدن و سرعت و انقلاب اطلاعاتی، چالش‌های عمدة پیش روی سلفیه است. این گفتمان، به جای آن­که برای حل مشکلات زندگان تلاش کند، در حل مشکلات مردگان باقی مانده است.  ابزار تحلیل در این پژوهش، منظومة مفاهیم تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه است. }, keywords_fa = {گفتمان سلفی معاصر,زمینه‌ها,منظومة معنایی,تحلیل گفتمان}, url = {https://piaj.sbu.ac.ir/article_99390.html}, eprint = {https://piaj.sbu.ac.ir/article_99390_92c13098a38a7307cda87db5ca0efbdc.pdf} }