نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
پژوهش حاضر با رویکرد روانشناسی گفتمان و مبتنی بر تحلیل روایی به واکاوی نقش انگلیس در بروز بیگانههراسی و ساخت ذهنی و نگرش شاه نسبت به اقدامات این کشور پرداخته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد؛ محمدرضاشاه با شناخت موقعیت خویش به عنوان پادشاه ایران، به شیوه اغلب ایرانیان، محیط سیاسی را به شکلی اغراقگونه، سرشار از بیم و هراس ترسیم میکرد. نقطه آغاز بیگانههراسی او با سرنگونی پدرش به دست متفقین بود. لفاظیهای فزاینده سیاستمداران انگلیس در توجیه ظهور و سقوط رضاشاه، تصویری اغراقگونه از انگلیس در ذهن و زبان محمدرضاشاه پهلوی ایجاد کرد؛ به نحوی که وی سیاستهای این کشور را نقطه عزیمت بسیاری از رخدادهای داخلی، منطقهای و بینالمللی میدانست. این موقعیت و منزلت ویژه انگلیس سبب رفتارهای دوگانه در نزد محمدرضاشاه شد. از یک سو، او در مواجهه با محیط پیرامونی به دنبال کسب حمایت انگلیس بود اما از سوی دیگر، از فعالیتهای این کشور در عرصه اجتماعیـسیاسی ایران به شدت میهراسید. بافت فرهنگ سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی و همچنین ساخت زبان فارسی موجب شکلبندی و تقویت بیگانههراسی با محوریت انگلیس در گفتارهای رتوریک محمدرضاشاه پهلوی در طی دوره سی و هفت ساله پادشاهی وی شد. بخشی از تصمیمات سیاسی مهم وی را باید متأثر از همین عنصر دانست.