نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
در عصر کنونی، موضوعی جدید به ادبیات امنیت استراتژیک اضافه شده که بسیار پیچیده مینماید. سلاح مجازی[1] افزودهای جدید به زرادخانه دولتهاست. طراحان امنیتی باید معنای آن را برای استراتژی رمزگشایی کرده و سازوکارهای پیشین را بر مبنای مشخصات این عرصه بازتعریف کنند. یکی از این سازوکارها که در دوران جنگ سرد و برای سال ها، منطق استراتژیک جنگ سرد را به طرزی موفقیتآمیز شکل داده بود، بازدارندگی است. با وجود موفقیت این سازوکار در عرصههای سنتی، فهم بازدارندگی در فضای سایبر مشکل است؛ چراکه ذهن ما با ادبیات جنگ سرد، مبنی بر بازدارندگی بهمثابه تهدید به تلافی یک حمله هستهای با استفاده از ابزارهای هستهای، شکل گرفته است. مقایسه وضعیت کنونی با بازدارندگی جنگ سرد اشتباه است. جلوگیری از آسیب در فضای سایبر، سازوکارهای پیچیدهای مانند تهدید به تلافی، انکار، گرفتار کردن[2] و هنجارها[3] را میطلبد. جرویس از سه مرحله نظریه پردازی بازدارندگی در دوران هستهای صحبت کرده بود[4]. نظریهپردازی در خصوص بازدارندگی در فضای سایبر، در اولین موج خود قرار دارد. فرمولبندی یک استراتژی مؤثر در عصر سایبر، نیازمند فهمی گستردهتر و چندبُعدی از مفهوم بازدارندگی است و نیاز نیست که پاسخ یک حمله سایبری را تنها با ابزار سایبری بدهیم.[1] Virtual Weapon[2] Entanglement[3] Norms[4] Robert Jervis, “Deterrence Theory Revisited”, World Politics, 1979
کلیدواژهها