نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
ادعای اصلی نوشتار حاضر این است که پس از یک دهة پرآشوب ناشی از تحولات انقلابی و جنگ هشتساله، رویکرد جدید دولت پنجم به حوزه اقتصاد سیاسی و بهویژه فرایندهای جهانیشدن اقتصاد، برای نخستین بار در نظام جمهوری اسلامی ایران نقش و تأثیر تعیینکنندهای بر مناسبات راهبردی دولت- بازار برجای گذاشت؛ بهنحویکه پیامدهای اتخاذ چنین رویکردی همچنان بر فضای اقتصاد و سیاست ایران سایه افکنده است. حال پرسش اصلی مقالة پیش رو این است که «دولت هاشمی چه رویکردی را نسبت به جهانیشدن اقتصاد اتخاذ نمود و کاربست این سیاست و رویکرد چه تأثیراتی بر رابطه دولت و بازار در این دوره داشته است؟» روش پژوهش، کیفی(تبیین علی) و روش تحلیل با استفاده از دادهها و منابع کتابخانهای-اینترنتی صورت گرفته است. براین پایه، نخست نظریه نئولیبرالیسم، همچنین جهانیشدن اقتصاد و شاخصهای آن مطرح و سپس بر پایه این نظریه، رویکرد دولت پنجم در قبال جهانیشدن اقتصاد و تأثیرات آن بر رابطه دولت-بازار در ایران دهه1370، مورد بررسی و آزمون قرار میگیرد.
کلیدواژهها