نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
پرسش از تفسیر اندیشۀ سیاسی در کانون این مقاله قرار دارد. برای تفسیر اندیشۀ سیاسی چند شیوۀ مسلط وجود دارد؛ از جمله: کشف سازۀ منطقی متن، تحلیل گفتمان و روشهای هرمنوتیکی. روشهای هرمنوتیکی نیز خود به دو دستۀ کلان رویکردهای متنگرا و بافتگرا تقسیم می شوند. در بُعد نظری، مقاله کوشیده است تا با تمرکز بر روشِ تفسیر هرمنوتیکیِ متن، روش دو تن از مفسرین شاخص معاصر (اشتراوس و اسکینر) را با یکدیگر مقایسۀ انتقادی کند و ضمن شرح آرای روش شناختی-تفسیری اشتراوس، از مکتب تفسیری متنگرایی، انتقادات اسکینر علیه مکتب متنگرایی، عموماً و اشتراوس،خصوصاً را برشمارد و در نهایت توصیفی از روشِ اسکینر را ارائه کند. مقاله برای فهم بهتر انتقادات اسکینر علیه مکتب اشتراوس نمونهای از تاریخنگاری اشتراوسی اندیشه را از آرای تفاسیری طباطبایی ذکر کرده و چگونگی کاربرد روش اشتراوس و معایب احتمالی آن را مختصراً نشان داده است. هدف مقاله توصیف نظری و مقایسۀ تطبیقی دو شیوۀ تفسیر اندیشۀ سیاسی است، کاری که برای تاریخ نگاری اندیشه اهمیت به سزایی دارد. مقاله نهایتاً به این جمع بندی رسیده که در قرائت متن گرا از آرای سیاسی کاستیهایی وجود دارد که می توان با کاربست روش اسکینری برخی از آنها را جبران کرد.