نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
در باب عوامل تکوین و تداوم عقلانیت سیاسی خاصی در یک جامعه، در نظریههای اجتماعی، دو نوع تقابل در دو سطح جریان داشتهاست: تقابل فرهنگ/اقتصاد و ساختار/کارگزار. در سطح اول، رویکرد مارکسی بر تفوق اقتصاد و رویکرد وبری بر تفوق فرهنگ؛ و در سطح دوم، «ساختارگرایان» بر تعیینکنندگی ساختارها و «قصدگرایان» بر تعیینکنندگی کارگزاران تأکید دارند. در نظریة «ساختیابی» آنتونی گیدنز تلاش شده است که با عبور از دوگانهپنداری ساختار/کارگزار، رابطة دیالکتیکی میان آندو جایگزین رابطة تقابلی شود. در این نوشتار، پس از تبیین رویکردهای فوق، استراتژی تحلیلیِ «دیالکتیک مضاعف» با تلقی سه ضلعی از ساختار (عین، ذهن و ارتباط) طرح شدهاست که در آن، منظر اقتصادمحور مارکسی و نگاه فرهنگباور وبری با عناصری از نظریة ساختیابی گیدنز با هم تلفیق شده است. به این ترتیب، برای بررسی عوامل تکوین و تداوم یک عقلانیت سیاسی در یک جامعه، باید از تأکید یکسویه بر اقتصاد یا فرهنگ و نیز ساختار یا کارگزار عبور نمود. لوکوموتیو جامعه از دو چرخ اقتصاد و فرهنگ تشکیل شده است که سیاست، موتور، و کارگزار رانندة این لوکوموتیو است. بنابراین، در این نوشتار بهجای نگاه تقابلی، بهبررسی دو نوع دیالکتیک درهمتنیده پرداخته شده است: الف) دیالکتیک ساختار-کارگزار؛ ب) دیالکتیک میان ساختارهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، با وساطت عنصر کارگزارانه.
کلیدواژهها